تابآوری اقتصاد ایران فرای جنگ و تحریم
به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ پایگاه تحلیلی مدرن دیپلماسی طی گزارشی با اشاره به مقاومت ایران در برابر انواع و اقسام فشارهای خارجی اعم از تحریم، تهاجم و تهدید نظامی به بررسی رمز و رازهای قدرت ایران پرداخت و نوشت: «راز قدرت ایران و توانایی این کشور در پشت سر گذاشتن تحریمهای شدید، تهاجمات خارجی و تهدیدات نظامی، ریشه در مزیتهای جغرافیایی، میراث تاریخی و سازگاری اقتصادی و استراتژیک دارد.»
این گزارش افزود: «ایران قرنها با مخالفت امپراتوریها، قدرتهای جهانی و رقبای منطقهای مواجه بوده است اما همچنان یک بازیگر مهم در خاورمیانه است.»
این سوال مطرح است که چرا ایران به طور مداوم توانسته است تا حاکمیت و نفوذ استراتژیک خود را حفظ کند و از بسیاری از تلاشها برای انقیاد یا شکست سرپیچی کند؟
جغرافیا؛ دژ طبیعی ایران
جغرافیا همیشه نقش تعیینکنندهای در استحکام یک ملت داشته است و برای ایران نیز، این امر صادق است.
این کشور دارای مرزهای طبیعی بوده که به عنوان موانع دفاعی بزرگ عمل میکنند. موقعیت جغرافیایی ایران که در چندین منطقه مختلف از جمله آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و جنوب آسیا قرار گرفته است، همواره آن را به محل تقاطع تمدنها و حائل بین قدرتهای بزرگ تبدیل کرد. با این حال بیش از آن، توپوگرافی طبیعی ایران یکی از دلایل اصلی سخت بودن تهاجم و فتح آن است.
ایران از شمال به دریای خزر، از جنوب با خلیج فارس و دریای عمان احاطه شده و از شرق و غرب با مناطق بیابانی و کوهستانی همسایه است. این ویژگیهای طبیعی قرنها به عنوان اولین خط دفاعی ایران عمل کردهاند.
رشتهکوههای زاگرس که به موازات مرز غربی قرار دارند و رشتهکوههای البرز در شمال، موانع بزرگی در برابر هر نیروی مهاجمی هستند. از نظر تاریخی، این کوهها به عنوان موانع طبیعی در برابر ارتشهای مهاجم عمل کردهاند و موجب افزایش هزینه لشکرکشیها شدهاند. نمونه بارز آن در جریان جنگ ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰ بود؛ هنگامی که نیروهای صدام حسین در سال ۱۹۸۰ تهاجم را آغاز کردند، به سرعت توسط زمینهای دشوار، به ویژه کوههای زاگرس، گرفتار شدند که تقریبا امکان تهاجم قابل توجه نیروهای عراقی به خاک ایران را غیرممکن کرد.
طرح صدام برای تسخیر اهواز، یک منطقه حیاتی تولیدکننده نفت و سپس حرکت بیشتر به داخل ایران با عبور از زاگرس، به شدت شکست خورد.
به همین ترتیب، هرگونه تلاش برای تهاجم به ایران از شرق مستلزم عبور از بیابانهای وسیع و نامنظم مانند دشت لوت و دشت کویر است که کابوسهای لجستیکی را برای هر لشکرکشی گسترده به همراه دارد.
جغرافیای ایران نه تنها تهاجم نیروهای خارجی را چالش برانگیز میکند، بلکه این کشور را قادر میسازد از موقعیت استراتژیک خود برای نفوذ در مناطق همسایه استفاده کند.
علاوه بر مناطق کوهستانی و بیابانی، دسترسی ایران به منابع آبی متعدد، موقعیت استراتژیک آن را بیشتر تقویت میکند. خلیج فارس با تنگه هرمز، توانایی کنترل یکی از حیاتیترین گذرگاههای دریایی جهان را به ایران میدهد. نزدیک به ۲۰ درصد از عرضه جهانی نفت از این تنگه باریک عبور میکند و آن را به یک نقطه کلیدی برای جمهوری اسلامی در هر درگیری ژئوپلیتیکی تبدیل میکند.
کنترل تنگه هرمز به ایران اجازه میدهد تا عرضه جهانی نفت را مختل کند که به عنوان یک بازدارنده قوی در برابر اقدام نظامی توسط دشمنانش عمل میکند.
تابآوری تاریخی در ضمیر ایرانی
علاوه بر مساله جغرافیا، تجربه تاریخی، مردم و دولت ایران را با احساسی عمیق از پایداری و استقامت آغشته کرده است. کشوری که امروز به نام ایران میشناسیم، زمانی در قلب آن، یکی از قدرتمندترین و تاثیرگذارترین امپراتوریهای تاریخ باستان بوده است.
میراث این امپراتوری که از مدیترانه تا رود سند در اوج خود امتداد داشت، مایه غرور ملی بوده که هویت مدرن ایران را تقویت میکند. ایران در طول تاریخ خود با تهاجمات امپراتوریهای قدرتمند از جمله مغولها، اعراب و ترکها مواجه بوده است. علیرغم این تهاجمات، فرهنگ، زبان و هویت ایرانی پابرجا بوده و ایران پیوسته به عنوان کشوری یکپارچه و مستقل ظاهر شد؛ حتی زمانی که قدرتهای خارجی توانستند بخشهایی از ایران را فتح کنند، مردم برای مدت طولانی تلاش کردهاند تا این زمینها را پس بگیرند. این توانایی برای بقا و شکوفایی در مواجهه با ناملایمات در روان ایرانیان نقش اساسی دارد.
با این حال، قرن بیستم چالشهای جدیدی را پیش روی ایران قرار داد.
این کشور در طول جنگ جهانی دوم توسط بریتانیا و روسیه اشغال شد و در سال ۱۹۵۳، ایالات متحده و بریتانیا، کودتایی را ترتیب دادند که محمد مصدق، نخست وزیر منتخب ایران را پس از ملی شدن صنعت نفت کشور، سرنگون کرد. این مداخله که شاه را به عنوان حاکم بازگرداند، باعث ایجاد نارضایتی عمیقی نسبت به قدرتهای غربی شد و زمینه را برای انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ فراهم کرد.
انقلاب اسلامی نقطه عطفی در تاریخ ایران بود. انقلاب به رهبری آیتالله خمینی، شاه غربگرا را سرنگون کرد و جمهوری اسلامی ایران را تاسیس کرد.
این دولت جدید نفوذ غرب را رد، روابط خود را با ایالات متحده و اسرائیل قطع و یک رژیم دینی تاسیس کرد. انقلاب نه تنها رد مداخله خارجی بود، بلکه تاکید بر هویت و استقلال ایران نیز تلقی میشد.
یکی از پیامدهای فوری انقلاب، جنگ ایران و عراق بود که در سال ۱۹۸۰ با حمله صدام حسین به ایران آغاز شد. عراق با حمایت ایالات متحده، عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی خلیج فارس، به امید تصرف مناطق نفتخیز کلیدی، حملهای تمام عیار به ایران را آغاز کرد. با این حال، علیرغم اینکه ایران در سطح بینالمللی منزوی شده بود و با ارتش مجهزتر عراقی روبهرو بود، توانست به طور موثر از خود دفاع کند.
این جنگ، هشت سال به طول انجامید و صدها هزار کشته برجای گذاشت اما عراق نتوانست به هیچ یک از اهداف استراتژیک خود دست یابد.
عمق راهبردی جمهوری اسلامی
پس از انقلاب اسلامی و جنگ با عراق، ایران شروع به ایجاد نقش جدیدی در منطقه کرد. این کشور با حمایت از جمعیت شیعه و شبه نظامیان در کشورهای همسایه، سیاست عمق استراتژیک را دنبال کرد و خود را با گروههایی که در موضع ضدغربی و ضداسرائیلی مشترک بودند، همراه نمود. این شبکه از متحدان و نیابتها که به «محور مقاومت» معروف است، برای توانایی ایران در قدرتنمایی و دفاع از منافع خود در خاورمیانه بسیار مهم بوده است.
محور مقاومت شامل گروههایی مانند حزبالله لبنان، رژیم اسد در سوریه، شبه نظامیان شیعه در عراق و حوثیها در یمن است. ایران با حمایت از این گروهها توانسته است نفوذ خود را فراتر از مرزهای خود گسترش دهد و منافع رقبای منطقهای خود به ویژه عربستان سعودی و اسرائیل را به چالش بکشد.
این استراتژی به ایران اجازه میدهد تا جنگهای نیابتی و اعمال نفوذ را بدون رویارویی مستقیم نظامی انجام دهد و مقابله با نفوذ خود را برای دشمنانش دشوارتر کند.
در لبنان، حزب الله که از حمایت مالی و نظامی ایران برخوردار بوده و به یکی از قدرتمندترین نیروهای سیاسی و نظامی این کشور تبدیل شده است. این کشور بارها و بارها با اسرائیل درگیر شده، به ویژه در طول جنگ لبنان در سال ۲۰۰۶ که در آن خسارات قابل توجهی به نیروهای اسرائیلی وارد کرد که نشاندهنده ظرفیت ایران برای به چالش کشیدن غیرمستقیم دشمنانش است.
حمایت ایران از گروههایی مانند حزبالله، حماس و حوثیها چندین هدف استراتژیک را دنبال میکند. نخست، اهرم فشاری را برای ایران در درگیریهایش با اسرائیل و عربستان سعودی فراهم میکند. دوم، با تقویت اتحاد با گروههایی که میتوانند به عنوان حائل در برابر مداخله خارجی عمل کنند، به ایران کمک میکند تا مرزهای خود را ایمن کند. در نهایت، وجهه ایران را به عنوان مدافع اسلام شیعه و رهبری آن را در میان جوامع شیعه در خاورمیانه تقویت میکند.
تحریمها و سازگاری اقتصادی
عامل مهم دیگری که به تابآوری ایران کمک میکند، توانایی آن در مقاومت در برابر فشار اقتصادی است. از زمان انقلاب ۱۹۷۹، ایران با یکسری تحریمهای شدید روبهرو بوده که عمدتا توسط ایالات متحده و متحدانش اعمال شدهاند. این تحریمها صادرات نفت، موسسات مالی، صنایع ایران و بخشهای کلیدی اقتصاد را هدف قرار داده است. با این حال، علیرغم این چالشها، ایران توانسته است خود را تطبیق دهد و زنده بماند.
ایران با توسعه صنایع داخلی خود و ایجاد روابط تجاری جدید با کشورهایی مانند چین، روسیه و هند به تحریمها پاسخ داده است. این کشور همچنین برای درآمدزایی و حفظ اقتصاد خود به منابع طبیعی عظیم خود به ویژه ذخایر نفت و گاز متکی بوده است. در حالی که تحریمها بدون شک باعث مشکلات اقتصادی شدهاند اما ایران را نیز مجبور کردهاند تا خودکفاتر و انعطاف پذیرتر شود.
توانایی ایران برای دور زدن تحریمها از طریق ابزارهای خلاقانه، مانند قاچاق و استفاده از کانالهای بازار سیاه، به حفظ جریان درآمدی کمک کرده است. علاوه بر این، اتحاد آن با سایر کشورهایی که تحت فشار غرب هستند، مانند ونزوئلا، به آن اجازه داده تا شبکههای تجاری جایگزینی ایجاد کند.
قابلیتهای نظامی
توانمندیهای نظامی ایران نیز نقش مهمی در تابآوری آن ایفا کرده است. در حالی که ارتش متعارف ایران ممکن است به اندازه ارتش ایالات متحده پیشرفته نباشد، سرمایهگذاری زیادی روی قابلیتهای جنگ نامتقارن از جمله موشکهای بالستیک، پهپادها و جنگ سایبری انجام داده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (سپاه)، یک نیروی نظامی و سیاسی زبده، بر برنامه موشکی ایران نظارت دارد و از شبکه متحدان خود در سراسر منطقه حمایت میکند.
توانمندیهای موشکی ایران به ویژه برای دشمنانش نگرانکننده است، زیرا بردی از موشکها از جمله سجیل و عماد را توسعه داده که میتواند به اهدافی تا فاصله ۲۰۰۰ کیلومتری برسد و اسرائیل، ترکیه و بخشهایی از اروپا را در فاصله حمله قرار دهد.
ایران علاوه بر برنامه موشکی خود، برنامه پیشرفته پهپادی را نیز توسعه داده که از آن در درگیریهای منطقه استفاده کرده است. پهپادهای ساخت ایران توسط حزبالله لبنان، حوثیها در یمن و شبهنظامیان شیعه عراقی مورد استفاده قرار گرفتهاند که توانایی ایران برای قدرتنمایی و به چالش کشیدن دشمنانش را بیشتر میکند.
قدرت پایدار ایران
تابآوری ایران حاصل مجموعهای از عوامل همچون جغرافیای استراتژیک، تجربه تاریخی، تواناییهای نظامی و اتحاد در سراسر منطقه است. ایران علیرغم مواجهه با چالشهای مهم از جمله تحریمها، تهدیدات نظامی و رقابتهای منطقهای، توانسته که حاکمیت و نفوذ خود را حفظ کند.
توانایی این کشور برای انطباق، استفاده از مزیتهای جغرافیایی و ایجاد شبکهای از متحدان، آن را به یکی از قدرتمندترین قدرتهای خاورمیانه تبدیل کرده است.
در حالی که آینده ایران نامشخص است، گذشته آن نشان میدهد که به مبارزه با تلاشهای سلطهطلبانه قدرتهای خارجی ادامه میدهد و یک بازیگر کلیدی در صحنه جهانی باقی میماند.